وقـتی یـه چـیــزی بـهـت میـگـه حـــرصـت دراد... 


بـرمـیگــردی و بـا اخـــم نـگاش میـکـنی و یــه ضــربـه مـیـزنی 


بـه بـازوش کـه بـگی خـیلی بـدی... 


امــا تنـهـا کاری که اون مـیکنـه یـه لبـخـنـد مـیـزنـه و مـیگـه : 


زدی؟!...مـنــو زدی؟بـاشه...! 


قـهــر مـیکـنـه و روشـو بـرمـیگـردونـه ...


اونـجــاس کـه دلـت میـگیـره...اسـمشـو بـا تـمــام عـشـق صــدا میـکـنی 


دسـتـاتـو میـگیـره و میـگـه جــونـم؟ شــوخی کــردمــو مـیـبرتـت تـو آغـوشـش....


چـشـاتــو میـبنـدی و دلــت آروم میـگـیـره!!! 


اونـجــاس کــه مـیگی خــدایــا ازم نـگـیـرش...

امسال ولنتاین برای بالشم رو بالشی میخرم....!!!

تنهایی هم عالمی داره......

زن و شوهر جوانی سوار برموتور دردل شب میراندند

انها از صمیم قلب همدیگر را دوست داشتند

 

زن جوان:یواشتر برو من میترسم

مرد جوان:نه!اینجوری خیلی بهتره!

ادامه نوشته

شب عروسيه، آخره شبه ، خيلي سر و صدا هست. ميگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو

عوض کنه هر چي منتظر شدن برنگشته....


ادامه نوشته

پسر : ضعیفه! دلمون برات تنگ شده بود...اومدیم زیارتت کنیم!

دختر : تو باز دوباره گفتی ضعیفه؟؟؟

پسر : خوب... «منزل» بگم چطوره ؟!

دختر : واااای.....از دست تو!!!

پسر: باشه... باشه...ببخشید «ویکتوریا» خوبه ؟

دختر: اه... اصلا باهات قهرم.


ادامه نوشته

درد من تنهاییم نیست!

درد من این است که هر روز از خودم میپرسم:

مگر خودش انتخابم نکرد؟!

رفیق....اگه یه روز مردم....دیدی تابوتم رو شونه های مردمه ولی نمیام پایین....

نوکریتو میکنم به دل نگیریا....به خدا قول میدم همین یه بار ازت بالاتر باشم.....

بعدش دیگه همیشه خاک پاتم...اما رفیق تو هم یادت نره وقتی میذارینم تو قبر 

رو شونم بزنین و بگین:

هی رفیق....سخت گذشت ولی دیدی گذشت.....!!!!


یه روز میرسه یه پارچه سفید پایان میدهد به من.....

به شیطنت هایم.....

به بازیگوشی هایم.....

به خنده های بلندم....

روزی که همه با دیدن عکس هایم بغض میکنن و میگن:

دیوونه دلمون برای دلقک بازیات تنگ شده،کجا رفتی پس؟؟؟؟؟

خدایا آلودگی ها از حد گذشته دنیا رو چن روز تعطیل نمیکنی؟

زنها بدنبال مرد کاملند و مردها به دنبال زن کامل.....

درحالی که نمی دانند خداوند آنها را برای کامل کردن یکدیگر آفریده......

تازه دارم حکمت بازی های کودکانه رو میفهمم

زوووووووووووووو.....

تمرین این روزهای نفس گیر بود....!!!

پایان حکایتم قشنگ نیست

             من عاشق "او"بودم واو عاشق "او".....!


یادته میگفتی نفسم؟؟

چیشد بند اومدم؟؟

زدی تو کار نفس مصنوعی؟؟

اونم دهن به دهن با غریبه ها؟؟؟

عالیه دمت گرم!!!

اینجا زمین است......

             قیمت یک عشق تا عشق دیگر

 یک قهر ساده است....

سرخاک من.....

اون کسی که اذیتم کرد بیشتر گریه میکنه....

اون کسی که نخواست منو بالاخره میاد دیدن جسدم.....

اونی که سلام نکرد میاد برای خداحافظی.....

روز عجیبیه اون روز...

خیانت نکردم.....گله گذاری نکن.....

وقتی تو جا خالی دادی"او"بغلم کرد که زمین نخورم...

خوش به حالت حوا....

آدمت ماله خودت بود و هیچ حوایه دیگری نبود که دل آدمت را هوایی

 کند.......


غمگینم....

همانند جوانی که لحظه اعدام.....

به گریه مادرش می خندید.......

خاطرش آمد بچگی اش گفته:

خنده ات آرامم میکند پسرم.....



اولا به نظر میرسید که زندگی بی تو یعنی هیچ! 

حالا که رفتی فهمیدم که فقط به نظر میرسید....

اگر امشب هم از حوای دلم گذشتی 

آهسته ردشو 

غم را با هزار بدبختی خواباندم...


سلامتی همه کسایی که تیغ روزگار شاهرگ کلامشون رو جوری بریده که

 سکوتشون بند نمیاد.

ادامه نوشته

دختری از برادرش پرسید:عشق یعنی چی؟

برادرش جواب داد:عشق یعنی تو هروز شکلات من رو 

از کوله پشتیم بر میداری ومن هرروز

 باز هم شکلاتم رو همونجا میگذارم

*145*انتقال#اعتبار انجام شد.

مبلغ دوتا بوس آبدار.

کار مزد یه بغل محکم.

موجودی یک عشق شگفت انگیز....


راست میـگن ؛ یــه مـَــرد گـــریـه نمیـکنـه.

 اگـه حــالـش “بـــد بــاشـه سیــگار میــکشه !

 ولـــی ، وای به روزی کـه یــه مــَــرد..

 بـــا “گــریــه”، سیـــگـار بـــکشـه !

هروقت دلت گرفت لبخند بزن 

به یاد کسی که......

برای لبخندت بارها دلش گرفت


چه صحنه جالبی تا حرف از صداقت شد

                                             صدا قطع شد.........

اون روز که دلمو شکست و تنهام گذاشت پیش خودم گفتم:هر وقت بیاد منت کشی یکم

 براش ناز    

میکنم و بهش میگم دلمو شکستی و تنهام گذاشتی.....

 چند روز بعد اومد.......

 دیدم یه چیز تو دستشه که پشتش قایم کرده به خودم گفتم برام کادو گرفته.....

  بهش گفتم:دیگه نمی خوامت دلمو شکستی......

  خندید و گفت:چه خوب!بگیر کارت عروسیمه.......