ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
برای خودت دعا کن
برای خودت دعا کن که آرام باشی ؛
وقتی طوفان می آید ، تو همچنان آرام باشی .
تا طوفان از آرمش تو آرام بگیرد .
برای خودت دعا کن تا صبور باشی ؛
آنقدر صبور تا بالاخره ابرهای سیاه آسمان کنار بروند
و خورشید دوباره بتابد .
برای خودت دعا کن تا خورشید را بهتر بشناسی ؛
بتوانی هم صحبتش باشی و صبح ها برایش نان تازه بگیری .
سر سفره ی خورشید بنشینی و چای آسمانی بنوشی .
برای خودت دعا کن تا همه ی شب هایت ماه داشته باشد ؛
چون در تاریکی محض راه رفتن خیلی خطرناک است .
ماه چراغ کوچکی است که روشن شده تا جلوی پایت را ببینی .
برای خودت دعا کن تا همیشه جلوی پایت را ببینی ؛
آخر راهی که باید بروی خیلی طولانی است.
خیلی چاله چوله دارد ؛
دامهای زیادی در آن پهن شده است ،
و باریکه های خطرناکی دارد ؛
برای خودت دعا کن تا پاهایت خسته نشوند ،
و بتوانی راه بروی .
چون هر جایِ راه بایستی مرده ای ،
و مرگی که با وجود نفس کشیدن به سراغ آدم بیاید ؛
خیلی درد ناک است.
هیچ وقت خودت را به مــردن نـــزن !
برای خودت دعا کن که زنده بمانی .
زنده ماندن چند راه حل ساده دارد !
برای اینکه زنده بمانی نباید بگذاری که هیچ وقت ،
بیشتر از اندازه ای که نیاز داری بخوابی .
باید همیشه با خدا در تماس باشی ؛
تا به تو بیداری بدهد .
بیداری هایی آمیخته با ؛
روشنایی ، صدا ، نور و حرکت .
تو باید از خداوند شادمانی طلب کنی .
همیشه سهمت را بخواه ،
و بیشتر از آنچه که به تو شادمانی ارزانی می شود ،
در دنیا شادمانی بیافرین ،
تا دیگران هم سهمشان را بگیرند .
برای اینکه زنده بمانی ؛
باید درست نفس بکشی ،
و نگذاری هیچ چیزی سینه ات را آلوده کند .
برای اینکه زنده بمانی باید حواست به قلبت باشد.
هر چند وقت یکبار ،
قلبت را به فرشته ها نشان بده ،
و از آنها بخواه قلبت را معاینه کنند .
دریچه هایش را ،
ورودی و خروجی هایش را ،
و ببینند به اندازه کافی ذخیره شادمانی در قلبت داری یا نه !!!
اگر ذخیره ی شادمانی هایت دارد تمام می شود ؛
باید بروی پشت پنجره ،
و به آسمان نگاه کنی .
آنقدر منتظر بمان و به آسمان نگاه کن ؛
تا بالاخره خداوند از آنجا رد بشود ؛
آنوقت صدایش کن .
به نام صدایش کن ؛
او حتماً بر میگردد و به تو نگاه می کند ،
و از تو می پرسد که چه می خواهی ؟؟؟
تو صریح و ساده و رُک بگو ...
هر چیزی که می خواهی از خدا بخواه .
همه چیز دست اوست .
هر چند ممکن است به نظر بیاید ،
که بقیه یک کاره ای هستند ؛
اما همه چیز دست اوست .
از او کمک بگیر ...
از او بخواه به تو نفس ، سجاده ، دریا ، کوه ،
کتاب ، شعر ، لبخند ، اشک ، درخت ،
راه ، شنا ، دوچرخه ، دویدن و
عشق ...
بدهد .
آن وقت قدر همه ی اینها را بدان ،
و آنقدر زندگیت را ادامه بده ؛
که زندگی از اینکه تو زنده هستی ،
به خودش ببالد !